تاريخچهٔ فوتبال قبل از قرون وسطى
بازى فوتبال، امروز قدمتى بيش از دو هزار سال دارد. چين، مصر، يونان و روم باستان را از زادگاه فوتبال مىدانند. در كتب چينى آمده است كه در سالهاى قبل از ميلاد مسيح، هوانگتين، امپراتور بزرگ چين، مبتكر بازى فوتبال بوده است. وى تي-سو-چو (يعنى با پا زدن به توپ) را ابداع كرد تا سربازان او باهم مبارزه كنند و به رقابت بپردازند. پس از چندى اين بازى به ميان مردم راه يافت. توپى كه در اين بازى مورد استفاده قرار مىگرفت هشتتكه و از جنس چرم بود. اين چرم را بههم مىدوختند و درون آن را از پَر، پشم و يا پنبه پُر مىكردند. بازى تي-سو-چو در ابتدا قانونى نداشت. اصل و مبناى بازى هل دادن طرف مقابل و هدف آن بردن توپ به سمت جلو بود.
در اواخر قرن ششم ميلادى بازى تى-سو-چو، از چين به ژاپن برده شد و با شكل و مقررات جديدى رواج يافت. ژاپنىها فوتبال خود را كومارى ناميدند و به آن رنگ مذهبى و عبادى دادند. برخلاف تي-سو-چو، كومارى يك بازى بدون خشونت و برخورد و آرام بود. اگر بازيكنى كوچكترين حركت خشنى از خود نشان مىداد و يا به بازيكن ديگر تنه مىزد فوراً حكم اخراج او صادر مىشد و چنانچه حريف مقابل او را مىبخشيد، بازيكن اخراج نمىشد و در بازى باقى مىماند.
قبل از شروع بازى كومارى، كاهن بزرگ توپ را بهدست مىگرفت و دعاهاى مخصوص بر آن مىخواند. آنگاه توپ به زير پاى بازيكنان انداخته مىشد و بازى بدون وقفه ادامه مىيافت. بازى كومارى در نيمهٔ قرن دهم ميلادى در سراسر ژاپن رونق بسيار داشت.
فوتبال در يونان باستان بهنام اسفروناشيا ناميده مىشد و افلاطون آن را سودمندترين تمرين نظامى مىدانست. رومىها نوعى بازى بهنام هارپاستوم به معنى من مىگيرم را رواج دادند كه بسيار خشن و هيجانانگيز بود. در سال ۴۳ ميلادي، زمانى كه كلاديوس اول امپراتور روم، انگلستان را فتح كرد، سربازان رومى بازى هارپاستوم را در آن كشور رواج دادند و به اين ترتيب بازى با توپ در بين جوانان انگلستان جاى خود را باز كرد و چنان گسترش يافت كه انگلستان را به مهد فوتبال جهان تبديل كرد. در بازيِ هارپاستوم از توپ پر از هوا بهجاى پشم و پَر استفاده مىشد.
در اسپارت، نوعى بازى فوتبال متداول گشت كه مقررات بسيار خشن در آن حكمفرما بود. مثلاً اگر بازيكنى خطا مىكرد او را در انظار عمومى صد ضربهٔ شلاّق مىزدند.
تاريخچهٔ فوتبال در قرون وسطى
در قرون وسطى مقررات فوتبال بهدست فراموشى سپرده شد. تنها يك توپ گرد در ميانهٔ ميدان بود كه بايد از سوى بازيكنان به هدف نه چندان مشخص زده مىشد. اين بازى در سراسر قرون وسطى با هياهو، خشونت و مشت و لگد در سراسر اروپا رواج داشت و خشونت آن به حدى بود كه گاهى آن را بازى ناشايست قلمداد مىكردند. از طرف ديگر، نوع و نحوهٔ بازى قرون وسطائى بنا به ويژگى خاص خود بسيار جالب توجه نيز بود و آن اينكه ابتدا مقررات با صداى بلند براى بازيكنان خوانده مىشد و جايزهٔ برندگان در همان آغاز مشخص مىگرديد. در اين بازىها، زمين بازى نامحدود بود كه گاهى از يك شهر تا شهر ديگرى امتداد داشت و در واقع ابتدا و انتهائى نداشت. فواصل دروازهها گاهى دو دهكده و حتى دو شهر را هم دربر مىگرفت. در بين راه، رودخانه و شهرهاى بزرگ هم مانع محسوب نمىشدند و بازيكنان در ميان رودخانهها و شهرهاى مختلف در صدد ربودن توپ از حريف برمىآمدند. زمان بازى نيز نامحدود بود و گاهى ممكن بود اين بازى روزها به طول انجامد و قدر مسلّم تلفات ناشى از اينگونه بازى بسيار سنگين و وخيم بود. وجود تعدادى كشته و زخمى در هر بازي، امرى عادى بهحساب مىآمد و مانع ادامهٔ بازى نمىگرديد. با اين وصف در مآخذ مربوط به قرون وسطى يا اوايل قرون جديد، نشانى از اينكه بازى فوتبال، طبق مجموعهاى واحد از مقررات بازى شده باشد وجود ندارد.
بازى فوتبال بهطور سنتى با چشمهاى مذهبى همراه بود. در هر صورت، اين بازىها را مىشد براساس مناسبتها در هر زمان (پائيز، زمستان يا بهار) انجام داد و اغلب به نسبت مردها، زنان هم در آن شركت داشتند. فرد بهعنوان عضوى از يك گروه خاص بازى مىكرد؛ براى مثال، كفاشان در مقابل بزازان، مردان مجرد در مقابل مردان ازدواج كرده و ... بازى مىكردند.
از آنجا كه بازى فوتبال در قرون وسطى مشكلات زيادى را در اروپا، بهخصوص در فرانسه و بريتانياى كبير بهوجود آورده بود، واكنش برخى حكومتهاى وقت را در پى داشت. فقط در بريتانيا در بين سالهاى ۱۳۱۴ تا ۱۶۶۰ از سوى مسئولان مركزى و محلى بيش از ۳۰ مورد دستوراتى براى ممنوع كردن فوتبال صادر شده بود.
در يكى از اعلاميهها آمده است كه بازى غيرانسانى و غيرشرافتمندانه با توپ اكيداً ممنوع مىباشد و متخلفان از دستور تحت پيگرد قانونى قرار خواهند گرفت و يا در يكى ديگر از فرمانها آمده كه بازى با توپ قانونشكنى است و هرگاه مأمور دولت، فردى را در حال بازى فوتبال دستگير كند، جايزه دريافت خواهد كرد.
روند ممنوعيت بازى فوتبال گاه تند و گاه كند، تا اواخر قرن هيجده ادامه داشت ولى رفتهرفته اين ممنوعيّت در برابر محبوبيت فوتبال كمرنگ گرديد، بهويژه اينكه فوتبال در چارچوبى از مقررات قرار گرفت و علاقهمندان بيشترى يافت. بدينترتيب، فوتبال از حالت انزوا خارج گرديد.
پيدايش فوتبال نوين
در طول قرن نوزدهم، شكلهاى جديدترى از بازى فوتبال كه با وضعيت و موقعيت اجتماعى و ارزشهاى جامعهٔ صنعتى و شهرى متناسب بود گسترش يافت. در واقع تدوين قانون و مقررات از جمله ويژگىهاى فوتبال در دو قرن معاصر بوده است. انگلستان را در قرن نوزدهم بايد زادگاه فوتبال نوين بهشمار آورد. قانون و مقررات فوتبال از جمله كاهش تعداد شركتكنندگان در بازى و تثبيت اين تعداد، تعيين اندازهٔ زمين و اندازهٔ توپ، مشخص كردن اندازه و شكل دروازهها، نصب تور در دروازهها، تعيين داور و كمكداوران، تدوين گرديد. در سال ۱۸۶۳ پس از شكلگيرى اتحاديهٔ فوتبال، قوانين تازهاى از سوى فدراسيونهاى فوتبال انگلستان، ولز، اسكاتلند و ايرلند تدوين و اجراء شد. اين مجموعه تغييرات، در طى نيم قرن، فوتبال را در سراسر جهان گسترش داد و موجب افزايش بسيار طرفداران فوتبال در قارهٔ اروپا گرديد.
فدراسيون جهانى فوتبال - (Federation International De Football Association (FIFA (فيفا) در سال ۱۹۰۴ از سوى انجمن يا فدراسيونهاى ملى فوتبال كشورهاى بلژيك، دانمارك، فرانسه، هلند، اسپانيا، سوئد و سوئيس در پاريس تأسيس گرديد. در واقع فيفا، ابتدا داراى هفت عضو در شروع فعاليت بود. اما تعداد اعضاء آن هر سال افزايش يافت بهطورىكه در حال حاضر در پنج قاره و در سراسر جهان بيش از ۲۰۰ عضو است و هر كشور فقط مىتواند يك عضو داشته باشد. علت اين گستردگى در جهان، ساده بودن قوانين فوتبال - جداى از قانون آفسايد - نياز نداشتن به ابزار زياد و ارزان بودن اين بازى است.
در هر قاره، انجمن يا فدراسيونهاى ملى فوتبال، كنفدراسيون قارهاى را تشكيل مىدهند. بهعنوان مثال در قارهٔ آسيا كنفدراسيون فوتبال آسيا - (Asian Footbal Confedertion (AFC (اي-اف-سي) در سال ۱۹۵۴ تأسيس گرديده است و طبق آمار سال ۲۰۰۰ ميلادي، چهل و پنج كشور در آن عضويت دارند. كشورِ ما نيز عضو فيفا و كنفدراسيون فوتبال آسيا مىباشد.
در حالى كه فوتبال بهسرعت توسعه مىيافت با شروع بازىهاى المپيك در سال ۱۸۹۶ در آتن، بهعنوان بازى جهانى و رسمى پذيرفته شد.
منبع: http://www.aftabir.com/sport/sports/football
- یکشنبه ۰۵ مرداد ۹۳ | ۱۱:۴۲
- ۲,۹۷۴ بازديد
- ۰ نظر