همانطوريكه قولش را داديم از اين پس اطلاعات جامعي را در باره انواع سيستم هاي بازي فوتبال در اختيارتان قرار خواهيم داد. ما سعي خواهيم كرد تا سيستم هاي فوتبال را به ترتيب تاريخي اعتبارشان مورد بررسي قرار دهيم. بنابراين سيستم هاي رايج فوتبال روز دنيا را در قسمت هاي پاياني خواهيم آورد. البته از آنجاييكه سيستم ها در فوتبال در رد سيستم هاي قبلي و جهت مقابله با آنها پديد آمده اند بنابراين شناخت تاريخي آنها علاوه بر آشنايي با تاريخ تكوين سيستم هاي بازي در فوتبال به خواننده اين امكان را نيز مي دهد تا براي مقابله با سيستم هايي مشخص تدابير لازم را به كار گيرد. به عبارت ديگر براي شكست يك تيم با يك سيستم قديمي بايد سيستم جديدي كه در زمانه و تاريخي خاص جهت مقابله با آن پديد آمده را شناخت. البته اين تنها كار نيست.
جا به جائي مهره ها در تابلو ، يا تشريح بازي روي تخته سياه ، هيچ گاه پاسخگوي ظرافت هاي توپ گرد نيست . اين اصول يك شيوه بازي است كه اهميت دارد مسئله بسيار مهم در انتخاب سيستم بازي , كيفيت بازيكنان و ويژگي هاي آن ها است. البته عوامل ديگري هم در انتخاب سيستم بازي يك تيم در وضعيتهاي مشخص تأثيرگذارند . از اين موارد است: ميزباني يا ميهماني, نياز به برد يا مساوي, وضعيت آب و هوايي, ويژگي و كيفيت زمين بازي و . . . .
شيوه بازي متناسب با ويژگي هاي تيم و بازيكنان قابل تغيير است . اما به تحول فوتبال نيز بايد توجه كرد ، شيوه هاي بازي بدين دليل بوجو مي آيند كه شيوه هاي ديگر را رد كنند . هر چه در قبال شيوه بازي مستقل تر عمل كنيد ، كنترل توانائي هاي شما براي حريف دشوارتر خواهد بود
يكي از قديمي ترين سيستم هاي بازي در فوتبال سيستم ام دبليو نام دارد. اين مدل در اواسط دهه ۱۹۲۰ تغييري بود كه توسط ” هربرت چاپ من ” در باشگاه ارسنال برا ي مقابله به مثل با قانون آفسايد ابداع شد.
اين تغيير باعث شد تعداد بازيكناني (از تيم مقابل ) كه مهاجمين بين خودشان و خط دروازه نياز داشتند كاهش يابد. همين موضوع باعث شد كه يك مدافع مركزي براي جلوگيري از پيشروي مهاجم مركزي در اين سيستم در نظر گرفته شود تا توازن بين دفاع و حمله را حفظ كند. اين آرايش در اواخر دهه ۱۹۳۰ بسيار فرم موفقي بود و اكثر باشگاه هاي انگليسي از آن استفاده مي كردند. با نگاهي به گذشته مي توان دريافت كه آرايش دبليوم به عنوان آرايش ۵ – ۳ – ۲ يا ۳ – ۴ – ۳ نيز شناخته مي شده است . البته همان طور كه از فرم الفبايي آن پيدا ست از آن به شكل آرايش ۳ -۲ – ۲- ۳ نيز ياد شده است.
ترتيب آن در زمين عبارت است از : يك دروازه بان ، سه مدافع شامل دو مدافع كنار و يك مدافع وسط ، دو هافبك عقب ، دو هافبك جلو ، سه مهاجم شامل دو مهاجم كنار و يك مهاجم وسط .
در اين شيوه بازي سه بازيكن پر قدرت ، يعني دروازه بان ، مدافع مياني و مهاجم وسط اهميت زيادي دارند . اين سه بازيكن ستون هاي شيوه WM هستند .
وضعيت بدني آنها بايد بهتر از تكنيكشان باشد . آنها با حضور خود ، جاي يارانشان را در زمين مشخص مي كنند . فوتباليست هائي كه در كنار آنها قرار مي گيرند، مسئوليت تكنيكي بازي را به عهده مي گيرند ( هافبك هاي عقب و جلو .
نقش آنها بازي سازي و هدايت توپ است ، به طوري كه با اصول شيوه WM تناقضي نداشته باشد .
اين شيوه كه بيشتر گروهي است تا فردي ، نياز به كوششي همه جانبه از سوي بازيكنان دارد . در اين سيستم از كار انداختن حريف با يارگيري شديد فردي ( برعكس شيوه معمول امروزي كه غالبا يارگيري به صورت منطقه اي انجام مي گيرد ) صورت مي گيرد . هر چند كه اين شيوه بسيار ساده است ، اما با گذشت زمان ، ارزش زيادي به تيم مي دهد .
شيوه WM به حالت هاي مختلف در مي آيد . ويژگي آن به اندازه اي تعديل مي شود كه آزادي عمل بسيار زيادي در انجام حركات به بازيكنان مي دهد . بجز مدافعين ، بازيكنان ديگر استقلال خواهند داشت . WM شيوه اي است كه شيوه هاي ديگري را نيز به وجود آورده است ، زيرا اصول آن در جاگيري و بكار گيري بازيكنان در زمين ( كه تعادلي ميان حمله و دفاع ايجاد مي كند ) به گونه اي است كه مي تواند به عنوان شيوه اي نمونه مورد استفاده قرار گيرد .
WM و وظيفه بازيكنان
در هنگام حمله ، مهاجمين كنار و مهاجم آزاد وسط نيروي ضربتي تيم را تشكيل مي دهند . هافبك هاي جلو درست در پشت آنها ، به عنوان حاميان هافبك هاي عقب و مهاجمين عمل مي كنند . هافبك هاي عقب در مقايسه با هافبك هاي امروزي نقش كمتري دارند.
در آن زمان دو بازيكن ۴ و ۶ ( هافبك عقب و جلو) تنها يك وظيفه داشتند : پر كردن تمام شكاف هاي ميانه زمين ، بدون شركت در بازي سازي . اين هافبك هاي عقب رابطي ميان هافبك هاي جلو و مدافعين بودند . در جلو دروازه بان ، مدافعين كنار و مدافع وسط از گوشه هاي زمين حفاظت مي كردند .
شيوه WM مدتها بحث هاي زيادي را برانگيخت . اين شيوه دقيقا به چه دليل مورد سرزنش قرار مي گرفت ؟ بخاطر اينكه سطح كيفي فوتبال را پائين مي آورد ، بازي را بيش از حد منطقي مي كرد ، يا خلاصه اينكه روح تفكر و خلاقيت را از بين مي برد.
اين مطالب غالبا پايه و اساسي نداشتند ، زيرا هنگامي كه دو تيم خوب مقابل هم قرار مي گرفتند ، شيوه WM جلوه اي زيبا در زمين داشت . هنگامي كه از اين شيوه بد استفاده مي شد ، يعن فقط حالت دفاعي آن اجرا مي شد ، آهنگ بازي به هم مي ريخت . اما اساس اين شيوه نه تنها اطاعت تاكتيكي تمام بازيكنان را طلب نمي كرد ، بلكه كاملا برعكس بود .
تيم هاي بزرگ تغييراتي در اين شيوه به وجود آوردند . گاهي اوقات هافبك جلو جانشين هافبك عقب مي شد و بالعكس . مهاجم غالبا براي دستيابي به آزادي عمل بيشتر ، از طريق شكاف موجود به عقب مي آمد . روش WM همانند شيوه هاي ديگر ، زماني كه با شرايط واقعي زمين تطبيق داده نشود ، خطر ايجاد مي كند .
شيوه WM به مرور زمان تغييراتي كرده است . اما اين دو شيوه اخير ( شيوه هاي ديوار بتني و دفاع سوئيسي ) تنها يك هدف داشته اند : مخالفت با ابراز وجود و شكوفائي روش WM ، و بدين وسيله حركت ضد WM بوجود آمد
------------------------------------------------------------توضيحي ديگر
ترتيب آن در زمين عبارت است از : يك دروازه بان ، سه مدافع شامل دو مدافع كنار و يك مدافع وسط ، دو هافبك عقب ، دو هافبك جلو ، سه مهاجم شامل دو مهاجم كنار و يك مهاجم وسط .
در اين شيوه بازي سه بازيكن پر قدرت ، يعني دروازه بان ، مدافع مياني و مهاجم وسط اهميت زيادي دارند . اين سه بازيكن ستون هاي شيوه WM هستند .
وضعيت بدني آنها بايد بهتر از تكنيكشان باشد . آنها با حضور خود ، جاي يارانشان را در زمين مشخص مي كنند . فوتباليست هائي كه در كنار آنها قرار مي گيرند، مسئوليت تكنيكي بازي را بعهده مي گيرند ( هافبك هاي عقب و جلو ) .
نقش آنها بازي سازي و هدايت توپ است ، به طوري كه با اصول شيوه WM تناقضي نداشته باشد .
اين شيوه كه بيشتر گروهي است تا فردي ، نياز به كوششي همه جانبه از سوي بازيكنان دارد . از كار انداختن حريف با يارگيري شديد فردي ( برعكس شيوه معمول امروزي كه غالبا يارگيري به صورت منطقه اي انجام مي گيرد ) صورت مي گيرد . هر چند كه اين شيوه بسيار ساده است ، اما با گذشت زمان ، ارزش زيادي به تيم مي دهد .
شيوه WM به حالت هاي مختلف در مي آيد . ويژگي آن به اندازه اي تعديل مي شود كه آزادي عمل بسيار زيادي در انجام حركات به بازيكنان مي دهد . بجز مدافعين ، بازيكنان ديگر استقلال خواهند داشت .
WM شيوه اي است كه شيوه هاي ديگري را نيز به وجود آورده است ، زيرا اصول آن در جاگيري و بكار گيري بازيكنان در زمين ( كه تعادلي ميان حمله و دفاع در فوتبال ايجاد مي كند ) به گونه اي است كه مي تواند به عنوان شيوه اي نمونه مورد استفاده قرار گيرد ، حتي مي توان آن را با شيوه روز كمابيش تطبيق داد .
- پنجشنبه ۰۹ مرداد ۹۳ | ۱۲:۲۷
- ۵,۶۵۲ بازديد
- ۰ نظر